• 1404/04/16 - 08:15
  • - تعداد بازدید: 22
  • - تعداد بازدیدکننده: 22
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

رد خون و ایمان، از دشت نینوا تا کوچه‌های تهران

در روزهایی که ایران زخمی بود، کادر درمان چون نگهبانان سپیده، ایستادند؛ با تکیه بر دانش، تعهد و دل‌هایی آکنده از ایمان، راویان ۱۲ روز همدلی، صبر و انسانیت شدند.

351436.mp3 رد خون و ایمان، از دشت نینوا تا کوچه‌های تهران

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران، هنوز آسمان روشن نشده بود و خیابان‌ها در سکوت پیش از اذان، نفس می‌کشیدند که صدای موشک‌ها همه‌چیز را در هم شکست. گفته بودند که هدفشان نظامی‌ست، اما موشک‌ها به خانه‌ها رسیدند، به اتاق‌ خواب‌هایی با تخت کودک، به آشپزخانه‌هایی با بوی چای تازه دم کشیده. حقیقت را می‌شد از میان دود و خاک فهمید: از پیکر بی‌جان رایانِ دو ماهه، از دفتر شعری که با خون پرنیا عباسی ورق خورد.

 

برای اورژانس آن روز، روزِ سختی بود

« صحنه عجیبی بود، بیماران بسیاری را با چهره‌های غبار آلود و زخم‌های متعدد دیدم، به آرامش بیست دقیقه قبل اورژانس فکر کردم. فضا مملو بود از زنان، مردان و کودکانی که آسیب دیده بودند. تمام پرسنل از رئیس بیمارستان تا کادر پرستاری همه حضور داشتند و برای کمک آمده بودند. تلاش کردیم همهمه را آرام و فضا را مدیریت کنیم. برخی از اتاق احیا خارج می‌شدند و برخی دیگر همانجا مراقبت می‌شدند. در عرض 3 ساعت 75 مصدوم بدحال را ویزیت و تعیین تکلیف کردیم؛ مدام صدای زنگ اتاق احیا می‌‌آمد. هر چند یک متخصص طب اورژانس می‌آموزد که چگونه بحران را مدیریت کند اما آن روز، روزِ سختی بود.» اینها گوشه‌ای از روایت دکتر نعما سلیمانی متخصص طب اورژانس است از لحظه انفجار ساختمانی در نزدیکی بیمارستان شهدای هفتم تیر .

 

در آن آشفته‌ساعت‌ها، انگار زمان از حرکت ایستاده بود. صدای انفجار هنوز در گوش‌ها می‌پیچید اما پرستاران و پزشکان، بی‌آنکه کلامی بگویند، همچون یاران شب عاشورا هرکدام در جای خود ایستاده بودند. دلی که از دیدن کودک مجروح لرزیده بود، دستش نلرزید و چشمی که اشک در آن حلقه زده بود، مسیر وریدی را بی‌خطا پیدا کرد. آنچه در نگاه دکتر سلیمانی در اورژانس هفتم تیر تجسم یافت، در گستره‌ای وسیع‌تر، در تمام بیمارستان‌های تهران، جان گرفته بود؛ آنجا که دکتر توکلی از آمادگی شبانه‌روزی تیم‌های تخصصی می‌گوید، از معجزه‌ای بی‌نام و نشان که فقط با «ماندن» محقق شد.

 

 

دکتر توکلی رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران در روایت آن چند روز می‌گوید: «تیم‌های تخصصی طب اورژانس، جراحی، ارتوپدی، جراحی مغز و اعصاب و بیهوشی به‌صورت شبانه‌روزی در مراکز پذیرش فعال بودند. در یکی از سخت‌ترین روزها، ۸۰ مجروح از جنوب تهران ظرف کمتر از دو ساعت تعیین تکلیف شدند و از این تعداد، ۶۰ نفر پس از درمان ترخیص شدند.»

 

اما در میان اعداد و آمار، صحنه‌هایی بود که تنها زبان دل توان گفتنشان را دارد؛ کودکانی که نیمه‌شب خوابیدند و بیدار نشدند، زنانی باردار که صدای اولین گریه فرزندشان را نشنیدند و مادرانی که با قلبی شکسته در بیمارستان‌ها به دنبال عزیزانشان می‌گشتند؛ مادرانی که تابوت کودکانشان را به دوش کشیدند، همچون زینب کبری (س) که با دلی خونین، کنار جسم به خون نشسته برادر و فرزندان اهل بیت ایستاد و فریاد زد: «ما رأیتُ إلّا جمیلا.»

 

شباهت تلخی میان دو عصر وجود دارد؛ آن روز در دشت نینوا و امروز در کوچه‌های تهران. هر دو با فریادی بلند آغاز شدند که می‌پرسید «جرم ما چیست؟» و هر دو با سکوت کودکان بی‌جان پایان یافتند. وجدان‌های بیدار این روایت را هرگز فراموش نخواهند کرد.

 

برخی می‌گویند تعداد شهدای کربلا ۷۲ تن بوده است، اما حقیقت این است که کربلا هنوز هم جاری است. به هر اندازه که نام اباعبدالله الحسین (ع) شنیده شده و درس ایستادگی گرفته‌اند، شهدای ظهر عاشورا نیز بیشترند. شهیدان امروز را باید شهدای ظهر عاشورای زمان خود دانست؛ با فاصله ۱۴۰۰ ساله اما با همان راه، همان آرمان و همان وفاداری.

 

زیر آسمان پاره‌پاره صدای زندگی شنیده می‌شود

اکنون که بسیاری از مجروحان به خانه بازگشته‌اند و درمان ادامه دارد، جامعه پزشکی ایران بار دیگر نشان داد که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌تواند پایدار، خلاق و انسانی باقی بماند. از اتاق احیا تا درمانگاه‌ها، همه جا پر از مردان و زنانی بود که قسم خورده‌اند جان انسان‌ها را حفظ کنند، حتی زیر آتش.

 

دکتر حسین کرمانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت در پستی خبر از طلوع زندگی‌های بسیار داده و نوشته است: «حتی زیر آتش، زندگی راه خود را پیدا می‌کند... در ۱۲ روز جنگ، ۳۰۳۰۸ نوزاد متولد شدند؛ آنها منتظر صاف شدن آسمان نماندند! آنها ضربان قلب ملتی هستند که تسلیم نمی‌شود.»

 

ایران نفس می‌کشد، امید نفس می‌کشد و آینده زنده است؛ در روزهایی که هیچ کس از آسمان امان نداشت، امید در روپوش‌های سفید پزشکان و پرستارانی بود که بی‌وقفه در میدان ایستادند.

  • گروه خبری : آخرین اخبار
  • کد خبر : 351436
کپی لینک کوتاه:
کلمات کلیدی
حمیده  آقاجانی
خبرنگار:

حمیده آقاجانی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

لطفا عبارت مورد نظر را وارد کرده و کلید Enter را فشار دهید
تنظیمات قالب